سفرنامه مشهد
سلام عزیز مامان صدرا جونی ببخش که نشد سفر نامه مشهد رو از اون روز تاحالا بنویسم ، فهیمه جان مامان صدرا گلی در مشهد شرمنده که نشد تماسی بگیرم تا همدیگرو ببینیم اواخر خرداد و اوایل تیرماه رفتیم مشهد به همراه باباحاجی و عزیز ، مامان طاطا و عمو علی ، فافا و داداش، بابا حمید و مامان منیره و صدرا گلی ، با قطار رفتیم و برگشتیم ، خیلی فشرده بود ولی خوب بود صدرا جونی فکر می کرد فقط توی حرم مشهده ، خیلی با حال بود میخواستیم بریم حرم میگفت میریم مشهد...؟؟؟ عکسایی که توی حرم انداختیم رو تعدادیش رو میذارم عکسای کوهسنگی و... چون توی موبایل بابا حمید هستش ، قول میدم زودی بزارم... ...
نویسنده :
مامان منیره
9:23